آلن آرکین بازیگر کهنهکار تئاتر و سینما درگذشت
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۰۹۶۰۱
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، آلن آرکین بازیگر برنده اسکار برای «میس سانشاین کوچولو» و با داشتن مجموعهای از آثار حاصل هفت دهه بازیگری روی صحنه تئاتر و پرده سینما و صفحه تلویزیون، ۲۹ ژوئن در خانهاش در کالیفرنیا از دنیا رفت. او ۸۹ ساله بود.
آرکین که به خاطر تصویر کردن شوخ طبعی خشک شهرت داشت و در عین حال میتوانست تراژدی را با همان توانایی ایفا کند، اسکار خود را برای بازی در نقش مکمل در فیلم کمدی مستقل «میس سانشاین کوچولو» در سال ۲۰۰۷ دریافت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به تازگی وی برای بازی در سریال «روش کامینسکی» نتفلیکس که در آن در کنار مایکل داگلاس بازی کرد، نامزدی جایزه امی پرایم تایم در یک سریال کمدی را دریافت کرد تا بر ۴ نامزدی امی قبلی خود افزوده باشد.
آرکین فراتر از دوران بازیگری، کار را بهعنوان مجری صحنه آغاز کرد و پس از آن از سال ۱۹۶۱ در برادوی روی صحنه رفت و ۲ سال بعد جایزه تونی را برای بازی در نمایشی کمدی از جوزف استاین دریافت کرد.
آرکین در «میس سانشاین کوچولو» نقش پدربزرگ بد دهن را بازی کرد و در توصیف او سان فرانسیسکو کرونیکل نوشت: خودانگیختگی آرکین این تصور را ایجاد میکند که او در حال بداهه گویی است.
در این فیلم ابیگیل برسلین نقش نوه آرکین را بازی کرد که میل او برای شرکت در مسابقه استعدادیابی، تمام خانواده را به یک سفر جاده ای میکشاند.
وی به یاد آرکین گفت: آلن آرکین یکی از مهربانترین و خندهدارترین بازیگرانی بود که با او کار کردم. شاید در زندگی واقعی با هم نسبتی نداشتیم، اما او همیشه در قلب من پدربزرگ خواهد بود.
آرکین از جمله بازیگرانی بود که خیلی زود برای کارهایش شناخته شد و جایزه برد. پس از کسب جایزه تونی در سال ۱۹۶۳، او اولین نامزدی امی خود را سال ۱۹۶۷ به دست آورد و همان سال اولین نامزدی اسکار خود را هم کسب کرد. وی باوجود موفقیت در سینما هرگز تلویزیون را ترک نکرد. نامزدی بعدی امی او سال ۱۹۸۷ و سومین مورد سال ۱۹۹۷ و دیگری سال ۲۰۰۳ به دست آمد.
شاید همه منتقدان تحت تأثیر بازی او در فیلم هیجانانگیز «تا تاریکی صبر کن» که در آن در نقش یک شخصیت روانی ترسناک ظاهر شد قرار نگرفتند، اما این نقش موجب افزایش شهرت او در هالیوود شد و پس از آن او در نقش بازرس کلوزو در فیلم «بازرس کلوزو» بازی کرد و جای پیتر سلرز را گرفت.
وی سال ۱۹۶۹ دومین نامزدی اسکار خود را با اقتباس کارسون مک کالرز «قلب یک شکارچی تنهاست» به دست آورد. نیویورک تایمز در حالی که از فیلم انتقاد کرد، بازی آرکین در نقش خوانندهای ناشنوا را فوقالعاده عمیق خواند که تمام ابعاد شخصیت را باهوش خود منتقل میکند.
سال ۱۹۷۶ آرکین در نقش زیگموند فروید در فیلم «راه حل هفت در صدی» به کارگردانی هربرت راس در کنار بازیگران درجه یک شامل رابرت دووال، لارنس اولیویه و ونسا ردگریو بازی کرد.
وی اولین فیلمش را سال ۱۹۷۱ کارگردانی کرد که فیلم طنزی با عنوان «قتلهای کوچک» با بازی خود و الیوت گولد در نقش اصلی بود. او برای کمدی «فروش آتش» با بازی خودش و راب رینر سال ۱۹۷۷ دوباره روی صندلی کارگردانی نشست و چند برنامه تلویزیونی و یک فیلم تلویزیونی را کارگردانی کرد.
او دهه ۷۰ را با یکی از خندهدارترین کمدیهای سینمایی آن دهه به پایان رساند؛ فیلمی با عنوان «زن و شوهر» با بازی در کنار پیتر فالک و مدتی بعد با پیتر فالک برای کمدی «مخمصه بزرگ» به کارگردانی جان کاساوتیس همراه شد.
اگرچه او در فیلم «ادوارد دست قیچی» محصول ۱۹۹۰ تیم برتون نقش یکی از شخصیتهای اصلی را نداشت، اما هنوز برای ایفای نقش پدر وینونا رایدر به یاد آورده میشود.
در اوایل دهه ۹۰ او در فیلم حماسی «هاوانا» با بازی رابرت ردفورد ظاهر شد و یکی از بازیگران مهمی بود که در فیلم اقتباس «گلنگری گلن راس» دیوید ممت جلوی دوربین رفت.
وی در فیلم مستقل «سیزده گفتگو درباره یک چیز» در سال ۲۰۰۱ در صحنهای عالی در مقابل متیو مک کانهی بازی کرد و سال ۲۰۰۸ در اقتباس سینمایی «اسمارت را بگیر» با بازی استیو کارل و آن هاتاوی نقش رییس را ایفا کرد.
وی کارگردانی چند نمایش در برادوی را هم برعهده داشت که کمدی بسیار موفق نیل سایمون «پسران آفتاب» با ۵۳۸ اجرا در سال ۱۹۷۲ از جمله آنهاست.
کد خبر 5824272منبع: مهر
کلیدواژه: درگذشت چهره ها بازیگر سینما بازیگر تئاتر جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک تئاتر ایران فیلم کوتاه هنرمندان تئاتر کنسرت موسیقی موسیقی ایرانی تئاتر شهر شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران تئاتر عروسکی موسیقی نواحی شهرام گیل آبادی کارگردان تئاتر هادی حجازی فر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برای بازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۰۹۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.